در آمریکا و ایتالیا هم به من می‌گویند «مامان علی کوچولو»!
۲۳ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۴
0
فرزانه کابلی نه تنها برای نسل ما بلکه بسیاری از نسل‌ها، نه تنها در ایران بلکه در خارج از کشور هم «مامان علی کوچولو» است و حال آنکه او به جز بازی در این مجموعه خاطره‌انگیز، تجربه‌های بسیار زیادی در کار هنری دارد.

کابلی که بازیگر و طراح حرکات موزون است، سال گذشته با ۴ برنامه در زمینه حرکت، سالی پررونق را سپری کرد و حالا هم در تدارک است که اواخر بهار امسال بار دیگر همراه با هنرجویانش روی صحنه برود.
به انگیزه حضور پررنگ او بر صحنه، گفتگوی مفصلی با این هنرمند داریم که بخش‌های گوناگونی را در برمی‌گیرد؛ از تجربه‌های او در زمینه بازیگری تا سفرهایش به استان‌های گوناگون برای گردآوری رقص‌های محلی و آداب و سنن هر خطه و البته در جای جای این گفتگو از عشقش به ایران هم می‌گوید و اینکه هرگز تمایلی به مهاجرت نداشته است.
او همان اندازه که از دیدن جامه‌های رنگ رنگ مناطق مختلف و شنیدن موسیقی‌های محلی به شوق می‌آید، اندوهگین است که حالا لباس‌های محلی، خواهان ندارد و همه دنبال برندهایی نظیر کریستین دیور و … هستند.
آنچه پیش‌رو دارید، با این هنرمند است که در آن از ورودش به عرصه بازیگری و تجربه سفرهایش به خطه‌های گوناگون کشور صحبت کرده است.
بحث ما با همان سخن تکراری آغاز می‌شود؛ «مامان علی کوچولو» و کابلی درباره حضورش در این مجموعه می‌گوید: «وقتی برای بازی در مجموعه «علی کوچولو» انتخاب شدم، از من خواستند بچه‌ای را معرفی کنم که هم بچه‌ها با او سمپات شوند، هم بتواند بازی کند و هم زیبا باشد. پیدا کردن چنین بچه‌ای خیلی سخت بود. قبل از آن فیلم سینمایی «بچه مردم» را بازی کرده بودم که اقتباسی از یکی از داستان‌های آقای جلال آل احمد بود و من آنجا نقش همسر دوم آقای سیروس گرجستانی را بازی می‌کردم. در فیلم، ایشان از ازدواج اول‌شان بچه‌ای داشتند که با ما زندگی می‌کرد و این بچه تصور می‌کرد من او را دوست ندارم چون مادر واقعی‌اش نیستم. امید آهنگر بازیگر آن بچه بود که آن زمان زیر۶ سال داشت و روزی پشت صحنه به من گفت: «خانم کابلی فکر نکنم شما بتوانید این نقش را بازی کنید چون خیلی مرا دوست دارید!»او با یادآوری خاطره‌ای از یکی از صحنه‌های فیلم ادامه می‌دهد: «در یکی از صحنه‌های فیلم، آقای گرجستانی جلو چشم این بچه مرا به باد کتک و بد و بیراه می‌گرفت . ایشان شلاقی به زمین می‌زد و من در واکنش به این کار، مدام گریه می‌کردم و این بچه شروع به گریه کرد. آنقدر اشک ریخت که او را به آرامی از صحنه دور کردند و کارگردان اصلا کات نمی‌داد چون نمی‌خواست حس بچه به هم بخورد. با اینکه سخت بود اما با دیدن این صحنه، حس کردم امید آهنگر برای بازی در نقش «علی کوچولو» مناسب است.»
شیطنت‌های علی کوچولو و دوستانش ما را به خدا می‌رسانید!
کابلی اضافه می‌کند: وقتی او را معرفی کردم، گروه سازنده، به گفته خودشان ۲۰۰ بچه را دیده بودند و هیچ یک را انتخاب نکرده بودند. امید آهنگر را بسیار پسندیدند. بچه باهوشی بود و آنچه را از او می‌خواستند، به خوبی دریافت می‌کرد، حسش خوب بود و زیبا هم بود. قبلا قرار بود اسم سریال رضا کوچولو باشد که بعدا به علی کوچولو تغییر کرد. برای بازی در این سریال هر روز به استودیویی در خیابان بهار می‌رفتیم که پر از فروشگاه‌های لباس بچه و اسباب بازی بود. این کار، فقط عکس بود. در حقیقت ما بازی می‌کردیم و آقای جلالی، روح‌شان شاد، برای هر حرکت ما عکس‌های بسیاری می‌گرفت.
به هر حال علی کوچولو انتخاب شد و هر روز به سختی از من جدا می‌شد که از او عکس بگیرند چون همیشه در کیفم شکلات، آبنبات، آجیل و … داشتم و به او می‌دادم و او پیش من می‌ماند تا اینکه گروه سازنده گفتند روزهایی که کار ندارید، لطفا نیایید چون این بچه عملا کار نمی‌کند و دوست دارد پیش شما باشد! به هر حال بچه بود و شیطنت می‌کرد و می‌دانست به او نیاز دارند و بعضی روزها می‌گفت برایم بادبادک درست کنید، روز دیگری می‌گفت برایم هلی‌کوپتر بخرید و تا نمی‌گرفت، سر کار نمی‌رفت. بچه خیلی شیرینی بود. به جز او دو بچه دیگر هم بودند که نقش دوستانش را بازی می‌کردند. وقتی هر سه با هم بودند، دیگر ما را به خدا می‌رساندند!

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.