مصرف لجام‌گسیخته انرژی در ایران به روایت آمار
۱۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۲
0
در سه دهه گذشته با خصوصی‌سازی صنعت پتروشیمی، پالایشگاه‌های نفت، صنعت فولاد، سیمان، معادن و...، دولت از درآمدهای این صنایع محروم شد و برای تأمین رفاه، توسعه کشور و هزینه‌های بهداشت و آموزش و نظامی و...، فقط انرژی (شامل نفت و فرآورده‌های نفتی و برق) به‌عنوان درآمد دولت باقی مانده است.

انرژی هم تحت فشار دلسوزان ناآگاه و مخالفان داخلی و خارجی توسعه کشور به‌گونه‌ای فضاسازی شده که دولت‌ها طی دهه گذشته مجبور شده‌اند آن را به قیمت بسیار پایین‌تر از هزینه تمام‌شده در اختیار مردم بگذارند و کار به جایی رسیده است که دولت باید بنزین و گازوئیل حدود ۸۰ سنت را تهیه کند، با هزینه حمل و توزیع و سود جایگاه‌دار به قیمت تقریباً رایگان در اختیار مردم بگذارد و ما مردم به‌دلیل نداشتن توجیه اقتصادی، انرژی را در خودروها و تجهیزات و ماشین‌آلاتی با بازدهی بسیار پایین و به‌شکل غیربهینه، مصرف می‌کنیم. فاجعه جایی است که گاز طبیعی ارزشمند چنان غیربهینه مصرف می‌شود که گویی با به‌آتش‌کشیدن اسکناس در فصل سرما، خانه‌های خود را گرم می‌کنیم. برای اثبات بدمصرفی انرژی در کشور کافی است نگاهی به نمودار شماره یک بیندازیم که تیره‌ترین رنگ متعلق به کشور ایران است.در این وانفسا، برخی اقتصادخواندگان بی‌اطلاع از مسائل فنی حاکم بر بهینه‌سازی مصرف انرژی و پیچیدگی تجهیزات فنی، طی روزهای اخیر ملت ایران را از لحاظ انرژی، کم‌مصرف معرفی می‌کنند. آیا واقعاً ما به لحاظ مصرف انرژی، ملت کم‌مصرفی هستیم؟ نمودار شماره ۲ نشان‌دهنده این است که به لحاظ مصرف انرژی، ایران هفتمین کشور دنیاست و بالاتر از ایران، کشورهای چین و هند یک‌میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری، آمریکای ۴۰۰ میلیون نفری، برزیل ۲۱۰ میلیون نفری، روسیه ۱۴۰ میلیون نفری تا ژاپن ۱۲۰ میلیون نفری است. اگر مصرف انرژی به جمعیت تقسیم شود، ملاحظه‌ می‌شود که هر ایرانی ۲.۳ برابر یک برزیلی، ۱.۳ برابر چینی و ۱.۱ برابر یک ژاپنی انرژی مصرف می‌کند. ازآنجاکه مصرف انرژی تابع سطح رفاه، فناوری تجهیزات و استفاده بهینه از انرژی است، برای اینکه مصرف بهینه کشورها با شاخص مناسب‌تری مقایسه شود، شاخصی ابداع شده است که نشان دهد کشورها از یک واحد انرژی چقدر محصول تولید می‌کنند، یا اینکه کلاً انرژی را فقط هدر می‌دهند.واقعیت این است که بیداد مصرف مسرفانه و غیربهینه ایران، در شاخص شدت انرژی است که آشکار می‌شود. شاخص شدت مصرف انرژی به‌عنوان نسبت مصرف نهایی انرژی به تولید ناخالص داخلی، مهم‌ترین شاخصی است که بهره‌وری انرژی در یک اقتصاد را منعکس می‌کند. هرچه این شاخص کوچک‌تر باشد نشان‌دهنده آن است که برای تولید هر واحد محصول انرژی کمتری صرف شده است و برعکس. کاهش شدت انرژی و به عبارت دیگر بهینه‌سازی مصرف انرژی از آمال و اهداف توسعه‌ای سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان اقتصادی هر کشوری تلقی می‌شود و دستیابی به این هدف جز با شناخت عوامل تعیین‌کننده آن و ارائه راهکارهای مدبرانه میسر نمی‌شود. شدت مصرف انرژی ایران حدود پنج برابر کشورهایی مثل دانمارک، انگلیس، پرتغال، رومانی و ایتالیا، چهار برابر ترکیه و ۲.۵ برابر آمریکاست. نمودار شماره ۳ نشان می‌دهد ایران بدمصرف‌ترین کشور دنیا در زمینه انرژی است و بالاترین شدت مصرف انرژی را دارد.
اما آنچه درمورد وضع عرضه و تقاضای حامل‌های انرژی در ایران وجود دارد، نشان‌دهنده نبود کارایی مناسب سامانه‌های مصرف انرژی شامل ساختمان‌ها، گلخانه‌ها، کارخانه‌ها، تأسیسات و خودروهاست. طبق آمار ترازنامه انرژی کل کشور، حجم کل مصرف نهایی انرژی از ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه معادل نفت خام در سال ۱۳۵۳ به رقمی معادل ۳۱۵ میلیون بشکه معادل نفت خام در سال ۱۴۰۲، یعنی حدود ۲۲ برابر رسیده است. بخشی مربوط به دوبرابرشدن جمعیت کشور، بخشی مربوط به افزایش سطح رفاه و بهداشت است که طبیعی و مطلوب است و بخش عمده مربوط به مصرف غیربهینه و بدمصرفی است که باید چاره شود. دراین‌باره باید در نظر داشت که در گذر زمان روزبه‌روز ما بدمصرف‌تر شده‌ایم و مصرف ما روزبه‌روز غیربهینه‌تر می‌شود. نمودار شماره ۴ نشانگر افزایش بدمصرفی ما طی ۲۵ سال اخیر است که حدود دو برابر بدتر شده است.
ضمن اینکه شدت مصرف نهایی انرژی در ایران براساس برابری قدرت خرید (تن معادل نفت خام/ میلیون دلار) در سال ۲۰۱۰ بیش از دو برابر کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه بوده است. قیمت ارزان انرژی، وفور این منبع خدادی، نبود برنامه‌ریزی درست، فقدان سیاست مناسب برای اصلاح ساختار مصرف، تولید و توزیع سبب اتلاف شدید انرژی در کشور شده است، به‌گونه‌ای که امروزه ایران، با توجه به ساختار اقتصادی خود یکی از کشورهای پرمصرف و بدمصرف‌ترین کشور به‌ شمار می‌آید. ازاین‌رو، لازم است برای کاهش مصرف و بالطبع کاهش شدت انرژی از تجارب کشورهای موفق استفاد شود. مقایسه و بررسی شدت انرژی در کشورهای OECD با ایران می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد. امید است دولت با راهکارهای قیمتی و غیرقیمتی گام بلندی برای اصلاح الگوی مصرف بردارد و انرژی به‌عنوان مزیت کشور ما برای توسعه و پیشرفت را به‌گونه‌ای به‌ کار گیرد که این سرمایه برای نسل کنونی و نسل‌های آتی به نحو احسن استفاده شود.
راهکارهایی برای افزایش قیمت انرژی و حذف آثار تورمی برای اقشار فرودست جامعه وجود دارد که کافی است دولت مطابق شعار ارجاع امور به کارشناسان از هیاهوهای غوغاسالارانه فاصله بگیرد و مشابه تجربه دیگر کشورها اقدام عاجل انجام دهد. نخستین گام این است که ایمان بیاوریم این مصرف لجام‌گسیخته و غیربهینه دیگر قابلیت ادامه ندارد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.