ورود هوش مصنوعی (AI) به عرصههای مختلف زندگی انسان، تحولات بزرگی به همراه آورده است. علم پزشکی و روانشناسی هم در این فضا، از فناوری تازه بهره میجویند.
به باور دانشمندان این حوزه، پیشرفت فناوری هوش مصنوعی و کاربرد آن در امور روانشناختی پیامدهای مهمی دارد که میتوان انتظار داشت بسترهای مراقبت از سلامت روان را متحول کند.[۱] با این حال، مانند بسیاری از حوزههای دیگر، استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی هم میتواند همزمان فرصتها و چالشهای بسیاری به همراه داشته باشد.
کاربرد هوش مصنوعی در روانشناسی
هوش مصنوعی در روانشناسی کاربردهای متنوعی دارد. به گزارش معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی تهران، میتوان از این ابزار برای تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ استفاده و الگوهای مختلف روانشناختی را شناسایی کرد. این دادهها و الگوها به محققان کمک میکند تا مسائل مربوط به سلامت روانی مانند افسردگی و اضطراب را با دقت و سرعت بالا شناسایی و درمان موثری برای آن ارائه کنند.[۲]
همچنین میتوان به کمک هوش مصنوعی در روانشناسی، دستیارهای مجازی یا همان رباتها یا چتباتها را توسعه داد تا افراد به جای مشاوره با روانشناس، با این رباتها گفتوگو کنند.
امروزه چتباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای ارائه درمان شناختی رفتاری و سایر مداخلههای روانشناختی استفاده میشوند و پشتیبانی قابل دسترسی برای رواندرمانگران ارائه میکنند.
یوسفخانی: دسترسی آسان و امکان ارائه پرسشنامهها و تحلیل نتایج به صورت سیستماتیک، قابلیت ارائه برنامههای پیشگیرانه متناسب با شرایط فردی و امکان ارائه خدمات به افراد در مناطق دورافتاده یا با دسترسی محدود به خدمات روانشناسی، از نقاط قوت به کارگیری هوش مصنوعی است
تیغی دولبه برای درمان روان
اگر چه ورود هوش مصنوعی به حوزه روانشناسی به تغییر رویکردهای درمانی و در عین حال تغییر نحوه کار روانشناسان با بیماران، بهبود ابزارهای تشخیصی و ارائه درمانهای مجازی میانجامد، ولی سوژگی روان بشر در علم روانشناسی در کنار پیچیدگیهای روانشناختی انسان، تردیدها و نگرانیهایی را در خصوص کارآمدی به کارگیری هوش مصنوعی در این حوزه به دنبال داشته است.
در کنار امکانهایی چون دسترسی عمومی راحتتر و کم هزینهتر به خدمات روانشناسی، تشخیص سریعتر و دقیقتر اختلالهای روانی، تحول موثر و کارآمدتر در حوزه درمان اختلالها و …، چالشهایی چون نبود شواهد علمی قابل اتکا در حوزه اثربخشی مداخله هوش مصنوعی در درمان اختلالهای روانی در بلندمدت، جای خالی تعامل انسانی و حس همدلی به عنوان بخشهایی مهم از فرآیند درمان در الگوریتمهای هوش مصنوعی و نگرانی در مورد حریم خصوصی و مسایل اخلاقی هم وجود دارد.
فرصتی برای تحول
تشخیص به هنگام و دقیق اختلال در علم روانشناسی، بخش مهمی از پروسه درمان است و هوش مصنوعی میتواند تحول بزرگی در تشخیص و درمان اختلالات روانی ایجاد کند.
«مرضیه شهرکی» کارشناس حوزه روانشناسی عمومی در گفتوگو با پژوهشگر اسرار با اشاره به توانایی هوش مصنوعی در شناسایی علایم اولیه و پیشگیری از اختلالهای روانی میگوید: با توجه به الگوهای طراحی شده و تستهای ایجاد شده از طریق هوش مصنوعی، میتوان از این فناوری در تسریع فرآیند درمان بهره برد. این فناوری با طراحی تستها و با در نظر گرفتن پیشینه افراد، میتواند فرآیند درمان توسط درمانگر را به طور قابل توجهی کوتاهتر کند. هوش مصنوعی میتواند با در نظر گرفتن سوابق و پرونده افراد، پایگاه دادهای دقیق و اطلاعات جامعتری برای تصمیمگیری در اختیار درمانگر قرار دهد.
«سیما یوسفخانی» درمانگر حوزه روانشناسی بالینی و کودک هم در گفتوگویی با اشاره به کارآمدی ابزار هوش مصنوعی در حوزه پیشگیری بیان میدارد: افراد میتوانند با استفاده از این فناوری، به بهبود وضعیت روحی خود، افزایش سطح دوپامین، کاهش استرس و دستیابی به آرامش کمک کنند. هوش مصنوعی با تحلیل دادههای فردی شامل سن، جنسیت و شرایط اجتماعی-شغلی، برنامههایی سفارشی برای ارتقای سلامت روان ارائه میدهد. مثلاً، فرض کنید فردی با سطح استرس بالا به دنبال راهکارهایی برای آرامش است؛ هوش مصنوعی میتواند با تحلیل دادههای او، تمرینهای تنفس عمیق، مدیتیشن یا حتی موسیقیهای آرامشبخش را به او پیشنهاد دهد.
به گفته یوسفخانی، به طور کلی دسترسی آسان و امکان ارائه پرسشنامهها و تحلیل نتایج به صورت سیستماتیک، قابلیت ارائه برنامههای پیشگیرانه متناسب با شرایط فردی و امکان ارائه خدمات به افراد در مناطق دورافتاده یا با دسترسی محدود به خدمات روانشناسی از نقاط قوت به کارگیری هوش مصنوعی در حوزه روانشناسی است.
چالشهای ورود هوش مصنوعی به عرصه روانشناسی
با وجود پیشرفتهای امیدبخش، چالشهایی نیز در استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی وجود دارد. یکی از نگرانیهای اصلی، پیامدهای اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی است.
به گفته شهرکی یکی از چالشهای استفاده از این فناوری، عدم امکان اعتماد به دادههای آن و نیز حفظ حریم خصوصی مراجعان است. همچنین احتمال بروز خطا در فرآیند درمان، که برای هر فرد متفاوت است، به دلیل سوگیری الگوریتمها در موضوعات خاص نیز وجود دارد.
کارآمدی هوش مصنوعی در حوزه روانشناسی در موارد اورژانسی و بحرانی هم قابل تردید است. یوسفخانی به رغم تاکید بر توانمندی هوش مصنوعی در حوزه پیشگیری، اتکا به نتیجه کارکرد هوش مصنوعی را در حوزه درمان بالینی قابل توصیه نمیداند و میافزاید: در برخی موارد، نیاز به تصمیمگیری و اقدام فوری وجود دارد که هوش مصنوعی قادر به انجام آن نیست. مثلا، در مواردی که فرد افکار خودکشی دارد، نیاز به مداخله فوری و حضوری درمانگر وجود دارد که هوش مصنوعی نمیتواند آن را جایگزین کند.
ثبت دیدگاه