تنش میان ایران و اسرائیل و سناریوهای پیش‌رو
۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۲
0
در شرایط کنونی منطقه و نظام بین‌الملل، هیچ‌یک از طرفین غیر از اسرائیل خواهان ورود به یک جنگ فراگیر در منطقه نیست. به‌طور حتم جنگ در منطقه می‌تواند بسیاری از مناسبات نظام بین‌الملل را تغییر دهد. کشورهای غربی بیشترین ضربه را از جنگ در غرب آسیا دریافت خواهند کرد و براساس نظم جدید امنیتی که در خاورمیانه شکل خواهد گرفت دیگر جایی برای حضور نیروهای آمریکا و رژیم اسرائیل وجود نخواهد داشت.
نویسنده : مهدی سیف تبریزی

یک سال‌ از شروع عملیات ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) مبارزان حماس علیه نیروهای اشغالگر اسرائیلی می گذرد. در این مدت خاورمیانه و جهان شاهد مرگ هزاران انسان شامل زنان و کودکان بی‌گناه بر اثر عملیات نظامی وحشی‌ترین ارتش جهان بوده است. دولتی که تمام قوانین و چهارچوب‌های نظام بین‌الملل را نادیده گرفته و مانند ارتش نازی هیتلر دست به پاکسازی قومی و کشتار جمعی در باریکه غزه زده است.
در این میان جمهوری اسلامی به دو دلیل عمده یکی دفاع و حمایت از مردم مظلوم غزه و لبنان و دیگری حمایت از شبکه محور مقاومت و معماری جدید ساختار امنیتی منطقه مطابق بر اهداف منافع ملی خود و جلوگیری از تغییر ترتیبات امنیتی به نفع ایالات‌متحده مجبور به ورود به تنش‌های دست ساز اسرائیل شد.
اگرچه پیشینه رویارویی ایران و اسرائیل به حدود ۴۰ سال پیش و پس از وقوع انقلاب اسلامی باز می‌گردد، اما در یک سال گذشته و پس از عملیات ۷ اکتبر مدل مواجهه و نوع تنش میان ایران و رژیم اسرائیل متفاوت‌تر از گذشته رقم خورده است، به شکلی که پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق در تاریخ اول آوریل ۲۰۲۴ (۱۳ فروردین ۱۴۰۳) طرفین به سطح جدیدی از تنش در خاورمیانه وارد شدند. در واقع عملیات وعده صادق۱ که پس از عملیات ترور توسط رژیم صهیونیستی در دمشق، به وقوع پیوست، پاسخی به اسرائیل و حامیان غربی آن برای احیا و تقویت بازدارندگی ایران بود.
ایران در پاسخ به این اقدام رژیم و به منظور دفاع از امنیت سرزمین خود و همچنین جلوگیری از تجاوزات بیشتر ارتش متجاوز اسرائیل در تاریخ ۱۴ آوریل ۲۰۲۴ (۲۶ فروردین ۱۴۰۳) عملیات موشکی را با شلیک ۳۰۰ فروند موشک کروز پهپاد و موشک بالستیک علیه برخی احزاب نظامی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین انجام داد.
این نخستین رویارویی نظامی ایران و اسرائیل با هدف هشدار جدی به سران سیاسی و نظامی این رژیم مبنی‌بر توانایی و اراده ایران در ضربه زدن به دشمنان خود در هر سطحی بود تا رژیم در معادلات آینده خود از هرگونه اقدام خصمانه بر علیه منافع ایران در منطقه اجتناب کند.
اما روند حوادث در خاورمیانه به شکلی پیش رفت که نتانیاهو به منظور جبران شکست‌های خود در دستیابی به اهداف اعلامی احتیاج به تنشی بزرگتر و ایجاد جنگی فراگیر در منطقه داشت تا با درگیر کردن ایران از بحران‌های داخلی ناشی از عملکرد ضعیف خود رهایی یابد و از آن مهمتر معماری جدید امنیتی را در منطقه غرب آسیا و در راستای منافع ایالات متحده مورد پیگیری قرار دهد.
اسرائیل برای دستیابی به این اهداف، در دور تازه تنش‌آفرینی اقدام به ترور «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی گروه حماس در تهران کرد. عملیاتی که بر خلاف تمام قواعد و عرف‌های مرسوم دیپلماتیک رقم خورد. این اقدام زمانی رخ داد که مذاکرات صلح میان طرف‌های فلسطینی و اسرائیلی با میانجی‌گری کشورهای غربی در حال انجام بود و گفته می‌شد که این گفتگوها به انعقاد قرارداد صلح بسیار نزدیک شده بود.
بر اساس همین گمانه‌زنی‌ها مقامات امریکایی با تماس‌های مکرر با رئیس جمهور و دیگر مقام‌های ایرانی درخواست کردند تا به منظور دستیابی به صلح و پایان جنگ در غزه، تهران در پاسخ به اسرائیل از خود خویشتن‌داری نشان دهد تا در روزهای آینده طرف غربی توانایی برقراری صلح را داشته باشد.
اما در ادامه نه تنها هیچ صلحی برقرار نشد، بلکه نتانیاهو در راستای افزایش تنش به سراغ لبنان رفت و در عملیاتی غیر انسانی با منفجر کردن وسایل ارتباطی اعضای حزب‌الله موسوم به عملیات پیجرها سبب زخمی و کشته شدن سه هزار شهروند لبنانی شد و چند روز پس از آن ترور «سیدحسن نصرالله دبیرکل جنبش سیاسی حزب‌الله لبنان» و «عباس نیلفروشان» معاون عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه ضاحیه بیروت رقم خورد.
عملیات موشکی وعده صادق ۲ با هدف احیای قدرت بازدارندگی ایران و همچنین تاثیرگذاری و ایجاد فشار بر محاسبات سران و افکار عمومی رژیم به منظور جلوگیری از هر اقدام شیطنت آمیز و جنایتکارانه اسرائیل بود
پس از این اقدامات بود که ایران مجبور به پاسخگویی شد، زیرا به نظر می‌رسید توان و قدرت بازدارندگی ایران دچار اخلال شده است و از سوی دیگر ادامه سیاست ترور رهبران محور مقاومت از سوی اسرائیل این گمانه‌زنی را ایجاد کرد که هدف بعدی می‌تواند یکی از سران سیاسی و یا نظامی ایران در داخل کشور باشد و از این طریق اسرائیل جنگ را به داخل خاک ایران بکشاند.
پاسخ ندادن به اقدامات و جنایات اسرائیل می‌توانست هزینه‌های بیشتری را برای ایران و محور مقاومت ایجاد کند. با توجه به همین موضوع رهبران و سران سیاسی و نظامی ایران تصمیم به اجرای عملیات موشکی وعده صادق۲ گرفتند تا از این طریق دست به احیای قدرت بازدارندگی ایران زده و با تاثیرگذاری بر محاسبات سران و ایجادفشار بر افکار عمومی رژیم از هر اقدام شیطنت آمیز و جنایتکارانه اسرائیل جلوگیری کنند.
پس از این عملیات موشکی بود که کابینه جنگ اسرائیل اعلام کرد به حملات موشکی ایران پاسخ خواهد داد و در همین راستا قصد دارد تا نقاط حساس و استراتژیکی را در اقصی نقاط ایران مورد هدف قرار دهد. در بیانیه نتانیاهو به محتمل‌ترین اهداف عملیات نظامی تل‌آویو، یعنی مراکز هسته‌ای، پالایشگاه‌های نفتی و پایگاه‌های نظامی ایران اشاره شده بود.
برخی ناظران منطقه می‌گویند: در این موضوع که پاسخ اسرائیل به عملیات موشکی ایران قطعی خواهد بود تقریبا شکی وجود ندارد اما نکته‌ای که دراین خصوص مهم به نظر می‌رسد و می‌تواند معادلات سیاسی، امنیتی و نظامی آینده غرب آسیا را تغییر دهد مدل پاسخ تل‌آویو به تهران است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.