احمد دلبری در نخستین روز هفته تکریم و منزلت سالمندان با اشاره به وضعیت امید به زندگی در ایران، افزود: بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، سن امید به زندگی از ۵۴ سال در سال ۱۳۵۵ به ۷۵ سال در سال ۱۳۹۵ رسید که خود نشانه خوبی است ولی آنچه که بیش از افزایش مدت امید به زندگی مهم است، کیفیت زندگی است که متاسفانه وضعیت سالمندان جامعه از این نظر خوب نیست.
وی اضافه کرد: پیشبینی جمعیت سالمندی هم تا سال ۱۴۳۰ نشان میدهد که در ایران سال ۱۳۹۸ حدود ۹.۵ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال داشتند که در سال ۱۴۱۵ به ۱۶.۵ درصد و در سال ۱۴۳۰ به بیش از ۳۱ درصد افزایش مییابد و جمعیت سالمند ایران بیش از میانگین جهانی خواهد شد.
رئیس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با اشاره به استعارههای غالب سالمندی گفت: این استعارهها شامل سالمندی به مثابه «سرمایه اجتماعی و اقتصادی»، سالمندی به مثابه «رشد فرهنگی» و سالمندی به مثابه «سربار و غیر مولد» هستند همچنین سناریوهای آینده سالمندی؛ سالمندی سعادتمند، سپیده دم سالمندی، تاریک روشن سالمندی و سالمندی مخاطره آمیز هستند.
دلبری تاکید کرد: باید تلاش کنیم تا نگاه منفی به سالمندی به دوستدار سالمندی تغییر یابد و در این مسیر لازم است به جای نگاه مراقبت داشتن سالمندان از ظرفیت سرمایه اجتماعی آنها استفاده شود همچنین باید نقش سالمندان از خانهنشین به سازنده، از وابسته به مستقل، از ناتوان به فعال و از حاشیه رانده شده به مشارکت کننده در امور تبدیل شود تا تصویر مطلوبی در جامعه از سالمندان شکل گیرد.
وی اضافه کرد: ساختار و نگاه جدید به سالمندان باید به جای سن و محدودیتها، بر اساس ویژگی ها و قابلیت ها تغییر کند که نکته بسیار مهمی است. در این ساختار جدید سالمندی سالم یعنی اجتناب یا به تعویق انداختن بیماری در سالمندان، سالمندی با حفظ کارایی یعنی اجتناب یا به تعویق انداختن معلولیت در سالمندان، سالمندی با حفظ استقلال یعنی اجتناب یا به تعویق انداختن وابستگی در سالمندان، سالمندی با حفظ جایگاه و مشارکت اجتماعی یعنی اجتناب از تنهایی و انزوا در سالمندان، سالمندی مولد یعنی به تعویق انداختن بازنشستگی در سالمندان، سالمندی همراه با به فعل رساندن استعدادها و تواناییهای درونی یعنی اجتناب از ناامیدی، بیانگیزگی و ایستایی در سالمندان، سالمندی با حفظ منزلت، کرامت و عزت نفس یعنی اجتناب از تحقیر و تبعیض در سالمندان که این موارد باید مورد توجه قرار گیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به موانع مختلف در برنامهریزی و اجرای برنامههای حوزه سالمندی گفت: مواردی مانند بیتوجه به سیاستهای ابلاغی، بیتوجه برنامه هفتم، برنامه ریزی ضعیف سازمانها و شورای ملی سالمندی، اجرا و عملکرد ضعیف سازمانها، تغییرات جمعیتی منتج از سیاستها و فقدان تناسب طراحی شهری بخشی از این موانع هستند.دلبری افزود: حقوق بسیار ناچیز بازنشستگان و چالشهای اقتصادی را هم باید مد نظر داشته باشیم. حال بازنشستگان ما از این منظر اصلا خوب نیست و از این نظر رضایت آنها از زندگی پایین است.
وی ادامه داد: ضعف دانش خودمراقبتی و دانش سالمندی و چالش های حوزه سلامت هم موانع دیگر کشور ما در حوزه سالمندی است.از جمله چالشهای حوزه بهداشتی می توان به امکان بروز بیشتر بیماری ها و مشکلات جسمی در سالمندان، مسائل روانشناختی، کیفیت زندگی، دشواری و زمانبر بودن خدمات پیشگیرانه برای سالمند و میانسالی نامطلوب اشاره کرد همچنین در حوزه درمانی دوران سالمندی هم با موانع مختلفی از جمله ضعف بیمارستانها و مشکلات کادر درمان در حوزه سالمندی، چند تخصصی بودن کار با سالمندان، دشواری و زمان بر بودن خدمات درمانی برای سالمند، فقدان تناسب نیازهای سالمندان با خدمات دریافتی و مسائل مربوط به دارو مواجه هستیم.
الهام محمدی عضو هیات علمی گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی نیز با اشاره به اهمیت مشارکت اجتماعی سالمندان گفت: مشارکت اجتماعی میتواند مداخله بدیلی برای اقدامات و برنامه های صرفا روانشناسانه و پزشکی در حوزه سالمندی باشد و به جای اینکه سالمندان را به دلیل گرفتاری با مسائل جسمی و روانی به عنوان انسانهای مشکل دار مورد مداخله قرار دهد با تکیه بر وجه اجتماعی آنها به عنوان انسانهای دارای عاملیت و وجهه اجتماعی و ارتباطی در نظر گیرد. از سوی دیگر مشارکت اجتماعی میتواند پادزهری بر تجربه طرد گسترده سالمندان در جامعه باشد.
وی تصریح کرد: سالمندان به واسطه قوانین و سیاستهای دولتها و نیز کلیشه های ضد سالمندی تبدیل به گروههای حاشیهای شدهاند. آنها طرد اقتصادی و محکومیت به وضعیت اقتصادی نامطلوب را در کنار طرد در عرصه روابط اجتماعی تجربه میکنند همچنین با حذف شدن از حضور در رویدادهای فرهنگی به دلیل برچسبهای منفی و کلیشههای ضد سالمندی در جامعه مواجه هستند و حق آنها به شهر نادیده گرفته شده است، به گونهای که طرد فضایی و محرومیت از دسترسی راحت و متناسب شده به امکانات شهری را از سر می گذرانند.محمدی تاکید کرد: کاهش طرد اجتماعی سالمندان به کمک ارتقای مشارکت اجتماعی آنها نه تنها از اهداف مددکاری اجتماعی است بلکه میتواند زمینهای برای بهره بردای از ظرفیتهای این گروه فراهم کند.
سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز در همین خصوص گفت: توجه به جمعیت و به طور خاص جمعیت سالندی در کشور موضوع بسیار مهمی است که در سیاستگذاریهای کلان کشور مانند سیاستهای کلی جمعیت، خانواده و سلامت به آن توجه شده است ولی واقعیت این است که با وجود این توجه در سیاستگذاری ها اما در عمل مشکلات سالمندان در حوزه های مختلف نه تنها کمتر نشده است بلکه روند رو به افزایش هم دارد.
وی افزود: تاملی بر وضعیت بازنشستگان ما خود گویای وضعیت نامناسب جمعیت سالمندان کشور است. اکنون سند ملی سالمندان داریم که چند دهه طول کشید تا نوشته شود ولی این سند هم نتوانست آنگونه که نوشته شده است در عمل اجرا شود. سندی که ۱۸ سال طول کشید تا نوشته شود؛ حالا این وضعیت را هم پیدا کرده است. تغییر ساختار خانوادهها و تغییر سبک زندگی، کاهش مسئولیتپذیری فرزندان در قبل سالمندان خود و همین طور در جامعه موجب شده است که باید نگران وضعیت سالمندان باشیم.
چلک ادامه داد: با توجه به ماهیت بین رشتهای کار در حوزه سالمندی متخصصان مختلف از جمله مددکاران اجتماعی باید آموزش و مهارتهای لازم برای کار در این حوزه را داشته باشند. هماهنگی بین سازمانی نیز اهمیت زیادی دارد چرا که مسائل و نیازهای سالمندان فرابخشی است و هر قدر این هماهنگیها ضعیفتر باشد، وضعیت سالمندان مخاطره آمیزتر هم خواهد شد.
وی تصریح کرد: حفظ حرمت سالمندان تکریم آنان باید مورد توجه جدیتر قرار گیرد که شعار جهانی سال ۲۰۲۴ در حوزه سالمندی هم بر همین موضوع تاکید دارد که نشان دهنده اهمیت تکریم سالمندان در جهان است. شعار جهانی سال ۲۰۲۴ در حوزه سالمندی، «سالمندی فعال، فردایی برای همه» نامگذاری شده است.
ثبت دیدگاه