به گزارش اسرار بهنقل از اداره کل امور اوپک، مجامع و سازمانهای بینالمللی وزارت نفت، بازارهای داوطلبانه کربن طی چند سال اخیر با توجه به ادعاهایی درباره تزلزل در اجرای پروژههای مختلف و کاهش شدید تقاضا شرایط سختی را میگذارند.چند روز پیش، وزیر محیطزیست برزیل هشدار داد که بازار داوطلبانه کربن ممکن است پول را بهسمت گروههای تبهکاری هدایت کند که ادعا میشود اعتبار کربن زمینهای غصبشده در منطقه آمازون را در این بازار میفروشند. چنین بحثهایی باعث میشود بسیاری از شرکتها انگیزهای برای خرید اعتبارات کربن صادره توسط پروژههای با هدف حفظ طبیعت نداشته باشند. با وجود این مسائل، این بازار همچنان میتواند نقش مهمی را در مسیر دستیابی به اهداف اقلیمی جهان ایفا کند. شاید، همانطور که در نوشتار حاضر به آن پرداخته میشود، بخشی از پاسخ به چالشهای موجود این باشد که به اعتبارات کربن بهعنوان جبران انتشار فکر نکنیم.
چند سال پیش، به نظر میرسید بازار کربن در طلوع یک گسترش فوقالعاده باشد؛ زیرا تعداد فزایندهای از شرکتها شروع به استفاده از آن برای طرح انواع ادعاهای دستیابی به «کربن خنثی» کردند. در ژانویه ۲۰۲۱، شرکت مشاوره مککینزی پیشبینی کرد که «بازار اعتبارات کربن میتواند در سال ۲۰۳۰ بیش از ۵۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد». اما از آن زمان، انتشار مجموعهای از نوشتهها و نشریات توسط دانشگاهیان و اصحاب رسانه، این روایت مثبت را تخریب کرده است. برخی از این موارد بر ترفندهای بازاریابی نامناسب و تعجبآور از سوی خریداران اعتبار کربن شرکتها مانند تلاش شرکت توتالانرژی (TotalEnergies) برای بازاریابی گاز طبیعی از طریق «کربن خنثی» متمرکز بودهاند. عدهای دیگر مسائل و مشکلاتی را در میان ارائهدهندگان اعتبار کربن برجسته کردهاند که به نظر میرسد بسیاری از آنها تأثیر اجرای پروژههای خود را در کاهش انتشار اغراقآمیز بیان کرده یا حقوق جوامع محلی را زیر پا گذاشتهاند.همه اینها تأثیر مخربی بر اشتیاق شرکتها برای خرید اعتبارات کربن و حجم معاملات بازار کربن داشته است. به گفته سیزر (Ceezer)، شرکت نرمافزاری سازمانی متمرکز بر بازار کربن، ارزش معاملات سالانه که در سال ۲۰۲۱ به ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار رسیده بود، در سال ۲۰۲۳ به ۷۲۳ میلیون دلار کاهش یافت. در این میان، شورای یکپارچگی غیرانتفاعی برای بازار داوطلبانه کربن (ICVCM) امیدوار است که بتواند این بازار و اعتبار آن را در مسیر مثبتی قرار دهد. این شورا سال گذشته «اصول اصلی کربن (CCP)» خود را منتشر کرد. این اصول شامل ۱۰ اصل بنیادی و مبتنی بر علم برای شناسایی اعتبارات کربن با کیفیت بالاست که تأثیر واقعی و قابل تأیید اقلیمی را ایجاد میکند. این ۱۰ اصل که براساس اطلاعات دریافتی از صدها سازمان مختلف توسعه یافتهاند، معیار جهانی برای یکپارچگی بالا در بازار داوطلبانه کربن تعیین میکنند تا آن را به سطح کیفیت ثابتی ارتقا دهند و اطمینان یابند که پیشرفت را بهسمت هدف حفظ گرمایش ۱.۵ درجه سانتیگراد تسریع میکند.
این شورا هفته گذشته اعلام کرد روشهای اعتبار کربن مرتبط با پروژههای انرژی تجدیدپذیر که ۳۲درصد اعتبارات موجود در بازار را تشکیل میدهند، واجد شرایط اصول اصلی کربن نیستند. به گفته مدیر اجرایی این شورا، این موضوع به این دلیل است که بهاندازه کافی مشخص نیست که اعتبارات کربن صادره تحت این روشها، تأثیر ادعایی را داشته باشد. منتقدان استدلال میکنند ازآنجاکه انرژیهای تجدیدپذیر اکنون از نظر اقتصادی بسیار رقابتی هستند، بسیاری از این پروژهها برای عملیشدن نیازی به درآمد حاصل از اعتبارات کربن ندارند. شورای یکپارچگی غیرانتفاعی برای بازار داوطلبانه کربن (ICVCM) مایل است روشهای جدید و دقیقتری را درباره پروژههای انرژی تجدیدپذیر در نظر بگیرد. تصمیم این شورا برای رد بخش بزرگی از بازار موجود، ادعای موجود مبنی بر تحمیل مجموعهای جدید از استانداردها را تقویت میکند. در این خصوص، رئیس سیاستگذاری بازارهای جهانی کربن در اتاق فکر Carbon Markets Watch گفت: «اگر میخواهیم بحران اعتبار را حل کنیم، پس باید بحران یکپارچگی را حل کنیم. این کار با ردکردن همه این اعتبارات بد کربن شروع میشود».بااینحال، حتی اگر ICVCM و فعالان بازار بتوانند در ارتقای کیفیت موفق شوند، مسیر این بخش برای رشد قابل توجه نامشخص است. حتی اگر تکتک اعتبارات بد حذف شود، چه انگیزهای شرکتها را تشویق خواهد کرد تا اعتبارات خوب باقیمانده را بخرند؟ بسیاری در این بخش، امیدوار به تغییر در موضع ابتکار غیرانتفاعی بانفوذ Science Based Targets (SBTi) هستند که استانداردهایی را برای طرحهای کربنزدایی شرکتها تعیین میکند. این ابتکار مدتهاست اعلام کرده شرکتها نباید از اعتبارات کربن بهعنوان «جبران انتشار» در محاسبات اجرای تعهدات کاهش انتشار خود استفاده کنند.
در قلب مباحث جبران انتشار، این ادعا مشکلساز است که یک اعتبار کربن، معادل یک تن دیاکسید کربن کمتر در جو است. این ادعای منظم را شاید برخی از شرکتها در فضای حذف کربن از هوا، مانند شرکت Climeworks سوئیس که از ماشینهایی برای جذب مقادیر دقیق دیاکسید کربن از هوا استفاده میکنند، مطرح کنند و قابل دفاع نیز باشد، اما وقتی صحبت از پروژههای بسیار زیادتری میشود که هدفشان جلوگیری از انتشار کربن از طریق محافظت از درختان یا ساخت مزارع خورشیدی است، به نظر میرسد میزان کربن جذبشده دقیق نیست.
مدیر آژانس رتبهبندی اعتبار کربن BeZero Carbon گفت: مشکل این بازار این است که اعتبار کربن یک دارایی ناقص است. یک کالای خالص نیست و همه میدانند که نیست. در این زمینه برخی استدلال میکنند بهتر است اعتبار کربن را بهعنوان اوراق بهادار، مانند سهام و اوراق قرضه و نه یک کالای قابل معاوضه (fungible) در نظر گرفت. تعدادی از بزرگترین شرکتهای فناوری جهان، بهویژه مایکروسافت و استرایپ (Stripe)، اکنون بهشدت بر خرید اعتبار کربن از پروژههایی که کربن را از طریق فناوری یا از طریق رویکردهای مبتنی بر طبیعت مانند کاشت درخت از جو حذف میکنند، تمرکز کردهاند.
درحالیکه اینگونه اعتبارات کربن بسیار گرانتر از اعتبارات مبتنی بر اجتناب از انتشار هستند، خریداران جذب سختگیری علمی بیشتر بهعنوان پشتوانه آنها شدهاند. ابتکار SBTi گفته شرکتها ممکن است بتوانند از اعتبارات مبتنی بر حذف کربن، اما نه مبتنی بر اجتناب، برای جبران انتشار کربنی که قادر به حذف آن نیستند، استفاده کنند تا وضعیت خالص انتشار صفر را داشته باشند. با وجود همه بحثهایی که درباره اعتبارات کربن مبتنی بر اجتناب انتشار وجود دارد، آنها میتوانند ابزاری قدرتمند برای هدایت سرمایه بهسمت حفاظت از مخازن طبیعی کربن باشند. نکته کلیدی ممکن است این باشد که به آنها بهعنوان ابزار جبران انتشار فکر نکنید. ابتکار SBTi در گزارشی در فوریه ۲۰۲۴، رویکرد متفاوتی را پیشنهاد کرد که شرکتها میتوانند درخصوص اعتبارات کربن اتخاذ کنند. یک شرکت میتواند بهجای محاسبه انتشار کربن مرتبط با تجارت خود (یا یک محصول خاص) و جبران آن، قیمت کربن داخلی را برای عملیات و زنجیره تأمین خود در نظر بگیرد. درواقع برای هر تن انتشار دیاکسید کربن که مسئول آن است، هزینهای را لحاظ کند، سپس درآمد حاصل از قیمت داخلی کربن را به صندوقی سرازیر کند که به خرید اعتبارات کربن یا سایر اهداف سازگار با اقلیم اختصاص خواهد داد.
ازآنجاکه شرکت با بودجه ثابتی برای خرید اعتبار کربن کار میکند، انگیزهای برای استفاده از این سرمایهها برای دستیابی به حداکثرِ تأثیر را دارد، نه اینکه از نظر فنی مقدار مشخصی از انتشار را تا حد ممکن جبران کند. اگر این شرکت از پروژهای حمایت کند که از آنچه انتظار میرفت تأثیر کمتری داشته باشد، بهدلیل ادعاهای نادرست «کربن خنثی» سرزنش نمیشود، زیرا در وهله اول این ادعاها را انجام نداده است.
اما گزارش SBTi بهطور کامل به این سؤال نمیپردازد که چگونه میتوان اطمینان یافت شرکتها قیمت مناسب کربن را در سطحی بالا تعیین میکنند. بااینحال، اگر این رویکرد بهعنوان بهترین روش شرکتی توسط مشاغل، سرمایهگذاران و عموم مردم پذیرفته شود، ممکن است مبالغ قابل توجهی از پول را برای تأمین مالی حفاظت از طبیعت بسیج کند. اگر ICVCM و آژانسهای رتبهبندی بتوانند در ارتقای استانداردها موفق شوند، آن پول میتواند در مقیاسی جدی تأثیر بگذارد، اما پس از رکودی که این بازار از نظر حجم و اعتبار متحمل شده است، دستیابی به این نتیجه به حجم عظیمی از کار و تلاش نیاز دارد.
ثبت دیدگاه