بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند ادامه روند صعودی قیمت ارز نیما، اصلاح سیاست های دستوری و هماهنگی اعضای کابینه اقداماتی است که بورس در دولت چهاردهم را به رشد برمیگرداند. همتی وزیر اقتصاد نیز در راستای سیاستهای جدید جلساتی با مدیران بانکها برگزار کرد.
همواره یکی از مهمترین بحثهای اهالی بازار این بود که نرخ دلار نیما موجب عقب ماندگی سود شرکتها از جریان تورم و ضرر و زیان آنها شده است. چرخش جدی سیاست های دولت و منطقی شدن نرخ نیما، نقطه عطف اقتصاد و بازار سرمایه برای صادرکنندگان است و اثرات متفاوت و خوبی را در بازار سهام ایجاد میکند
بورس در دولت چهاردهم کمی نسبت به ماه های گذشته عملکرد بهتری داشته است. این موضوع تحت تاثیر چند عامل بنیادی است. یکی از آنها رشد ارز نیمایی بوده که اخیرا یک روند رشد جدی و خاص را روی تابلو تجربه کرد و در جلسه شورای بورس نیز روی منطقیتر شدن نرخ نیما صحبت شدهاست. پس از آن شاهد افزایش نرخ روی تابلوی بانک مرکزی بودیم. بعد از آن نوبت به اخبار مهم از نرخ نیما و شرکتهای فولادی رسید. این نشان میدهد که قطعاً بخشی از تقاضا از سمت نیما به سمت بازاری منطقیتر و متشکلتر و واقعی تر از نرخ های جدید سوق پیدا میکند. همواره یکی از مهمترین بحثهای اهالی بازار این بود که نرخ دلار نیما موجب عقب ماندگی سود شرکتها از جریان تورم و ضرر و زیان آنها شده است.
شاید چرخش جدی و منطقی شدن نرخ نیما نقطه عطف اقتصاد و بازار سرمایه و صادرکنندگان باشد که بارها در این فضا تجربه شده و اثرات متفاوت و خوبی را در بازار ایجاد کرده است. این موضوع میتواند یکی از مهمترین چراغ سبزهای تحولات اقتصادی دولت تازه کار پزشکیان برای بازار سرمایه و جریان پولهای تماشاچی بیرون باشد.وزیر اقتصاد روز پنجشنبه دیداری با مدیران بانکها داشت و تاکید کرد که واگذاری اموال مازاد بانکها و در مقابل تاسیس بنگاههای مولد و زودبازده یکی از راهکارهای تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی است. احتمالاً تغییرات در تصمیم گیری اولین طول موج بلند و بزرگ و با دوام رشد قیمتها در بازار را رقم بزند. در این صورت معاملات در بازار سهام رونق بیشتری پیدا خواهد کرد و به نوعی بورس در دولت چهاردهم به روند صعودی برمیگردد تا زیان سهامداران جبران شود.
علیرضا سادات معتقد است که بررسی وضعیت بازار در گذشته نشان میدهد که هیچ وقت ریزشها مداوم نبود و رشدها هم مداوم نخواهد بود. نگاه بدبینانه به بازار میتواند جایی تغییر کند که جریان پول به بورس برگردد. از این رو این تغییرات را باید از طرف حقوقی ها دنبال کرد
علیرضا سادات کارشناس اقتصادی درباره اقداماتی که برای بازگشت به روند صعودی بورس نیاز است، گفت: گام اول منطقی کردن قیمتهاست که با ابلاغ برخی سیاستهای اصلاحی بازار میتواند تغییر جهت دهد. گام دوم برای بازگشت جریان اعتماد به بازار سهام باید انجام شود. در این مرحله دولت دست آشتی به سمت اقتصاد و عقلانیت دراز کند و خیال بازار را راحت کند. در این مرحله برنامهریزی برای حرکت جریان پول به سمت اقتصاد مولد پیش برود.
او افزود: در نهایت یک هماهنگی ویژه بین همه ارکان اقتصادی دولت باید وجود داشته باشد، یک وحدت فرماندهی در تصمیمات اقتصادی نیاز است تا ما را از این شرایط نجات دهد. بررسی وضعیت بازار در گذشته نشان میدهد که هیچ وقت ریزشها مداوم نبود و رشدها هم مداوم نخواهد بود. نگاه بدبینانه به بازار میتواند جایی تغییر کند که جریان پول به بورس برگردد. از این رو این تغییرات را باید از طرف حقوقی ها دنبال کرد و قطعاً کسانی که حس تحلیل قویتری داشته باشند میتوانند پیش قراولان و لیدرهای برنده بازار خواهند بود.
صحبتهای وزیر اقتصاد جریان پول بیرون و بسیاری از مرددین بازار را میتواند تشویق بکند تا دوباره مدار عقلانیت و تصمیمات درست اقتصادی گرفته و به چرخه تصمیمگیریها برگردند. بنابراین با توجه به افت سنگین قیمتها و فضای آماده برای رشد یک اتفاق مهم و یک چراغ سبز دیگر به جریان پول بیرون است. برخی معتقدند تغییرات نرخ نیما اتفاقاً ناشی از روی کار آمدن دولت چهاردهم است. اگر حذف قیمتگذاری دستوری و پرهیز از آن، اعتمادسازی به بازار سرمایه، ایجاد سهام پروژهها و موارد دیگر اجرا سود به راحتی یک مسیر رشد منطقی و آرام را برای بازار سرمایه ترسیم کند که ابعاد گسترده و قوی را پوشش خواهد داد.
وقت آن رسیده کسانی که جریان پول قوی را در اختیار دارند و یا پولهای پارک شده از بیرون را نگاه و یا مدیریت میکنند کمی فقط کمی دادههای ذهنی و تحلیلی خود را به روز کرده و با قیمتهای فعلی دوباره نگاهی به بازار و تابلو بیندازد. مدیران صندوقها و شرکتها نیز بهتر است کمی از تحلیل تابلوخوانی و نگاه روز به قیمتها دست برداشته و سراغ اکسلها و جریان سودآوری و وزن دادن به چشم انداز آتی بروند. البته نباید بیش از اندازه خوشبین باشیم تا خودمان در دام این خوشبینی گرفتار شویم. اما به نظر بهتر است کمی وزن بیشتری را به تغییرات احتمالی فضای اقتصادی بدهیم و کمی هم از واقعیت آنچه در دو ماه گذشته پیش رفته استفاده کنیم.
بورس اسیر دو چالش درون بازار شده که یکی تحولات مربوط به کمکهای حاکمیت بانکها به بازار است و دیگری بحث داغ صندوقهای اهرمی است. از بعد روانی تزریق پول به بورس آثار متفاوتی خواهد داشت و به نوعی یک چراغ سبز واضح و روشن از سمت حاکمیت برای کمک به بازار سرمایه است. در حال حاضر جریان نقدینگی باید در مسیر درست هدایت شود اما در خلاء فعلی یک دولت با سیاست های کارآمد میتواند اقتصاد را به ریل اصلی خود برگرداند. بنابراین در مقطع کنونی باید منتظر اقدامات دولت چهاردهم ماند و سپس واکنش بازار سهام را ارزیابی کرد.
در همین پیوند،فردین آقابزرگی تحلیلگر ارشد بازار سرمایه میگوید وکیل مدافع منفعل و مسکوت، سایه سنگین ناامیدی را در بازار تشدید و دیوار اعتماد را در آن تخریب میکند.وی در ادامه انتقاد از عملکرد سازمان بورس تصریح میکند: اگرچه بازار سرمایه در نهایت چه با دولت اصولگرا، چه با دولت اصلاح طلب، چه دولتهایی که بورس را به رسمیت نمیشناختند و چه دولتهایی که فراخوان عمومی برای گسیل منابع مالی مردم به بورس دادند حرکت کرده است، اما اگر وکیل مدافع تمام قد از استیفای حقوق سهامداران دفاع میکرد، مطمئنا این نگاه یاس و ناامیدی در بازار به وجود نمیآمد.
به باور او در مقام مقایسه با بازدهی سایر بازارها مثل مسکن و خودرو، ما در بورس از سطح ارزندگی مناسب برخورداریم، اما عدم اقبال و عدم شکلگیری روند مثبت به طور یکپارچه و عمیق در بازار ما عمدتا به نحوه عملکرد حمایتی سازمان بورس برمیگردد. فارغ از اینکه تصمیمات اقتصادی است که بازار بورس را به این روز درآورده، اما وکیل مدافع منفعل مسکوت یا بعضا همراه دولت، سایه سنگین ناامیدی در بازار را تشدید و دیوار اعتماد را در بازار تخریب میکند.
ثبت دیدگاه