طی روزهای گذشته اقدامهای اسرائیل حول سه محور انجام شد.. ابتدا حمله به جنوب بیروت و ترور فوأد شکر، از فرماندهان نظامی حزبالله لبنان و دوم ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس بود. سومین مورد هم که صرفاً از سوی اسرائیل مورد تأیید قرار گرفته، ترور محمد الضیف، از فرماندهان ارشد حماس است که عملیات طوفان الاقصی توسط وی طراحی و اجراء شده است. این سه محور نشان میدهد که اسرائیل در حال حذف افراد تأثیرگذار است و در این در حالیست که بسیاری از تحلیلگران معتقدند رژیم صهیونیستی با هماهنگی و همکاری آمریکا این سناریو را دنبال میکند تا در این راستا به نوعی غیرنظامیان کمتر مورد هدف قرار گرفته شوند؛ چراکه این اقدام در حالی انجام میشود که انتقادهای بینالمللی نسبت به کشتار غیرنظامیان علیه اسرائیل به شدت افزایش پیدا کرده است.
اخیرا آمریکا اعلام کرده که هیچ دخل و تصرفی در این ترورها نداشته است اما دادهها به صورت واضح نشان از آن دارد که ایالات متحده از گذشته تاکنون در عملیاتهای اسرائیل به خصوص ترورهای اخیر نقش داشته و حتی تجهیرات و امکانات پیشرفته را در اختیار تلآویو قرار داده که عمدتاً از سوی سازمان سیا و پنتاگون تامین شده است. تمامی این روند در حالی پیش میرود که نتانیاهو به هیچ وجه به دنبال آن نیست که بخواهد وارد مذاکره با حماس یا سایر طرفهای درگیری در غزه شود و به همین جهت باید گفت که اسرائیل فاصله زیادی میان خود و مذاکرات آتشبس ایجاد کرده است. در این راستا محور مقاومت بدون شک یک اقدام مشخص را علیه اسرائیل انجام خواهد داد و در این میان ایران هم صراحتاً به این موضوع اشاره کرده که پاسخ خود را خواهد داد.از این پس و به خصوص در مورد پاسخ به اقدامهای اسرائیل، نوعی از وحدت میادین نبرد علیه تلآویو پدید امده و همین موضوع یک نگرانی گسترده برای ایالات متحده به وجود آورده است. به همین دلیل کانالهای دیپلماتیک منطقهای در حال انتقال پیام به تهران هستند تا بتوانند به زعم خود ایران را از ارائه هرگونه پاسخ به اسرائیل منصرف کرده یا عمق و گسترده پاسخ مذکور را محدودتر کنند. به عنوان مثال مصر پیامی را از سوی ایالات متحده به تهران در همین خصوص منتقل کرده اما تهران اعلام کرده که از حق طبیعی خود عقب نخواهد نشست. این بدان معناست که بدون شک محور مقاومت دست به اقدامهایی علیه اسرائیل طی روزها و شاید هفتههای دیگر خواهد زد که ممکن است هماهنگ یا عیرهماهنگ با یکدیگر علیه تلآویو یا منافع آن در منطقه عمل کنند.در مورد پاسخ محور مقاومت به اسرائیل دو سناریوی کلی وجود دارد: سناریوی نخست این است که تمام جریانهای مقاومت حاضر در سوریه، عراق، یمن، لبنان و حتی در اراضی اشغالی به صورت همزمان و با یکدیگر علیه اسرائیل عمل کنند و دست به یک اقدام گسترده بزنند. این عملیات بدون شک میتواند اراضی اشغالی یا منافع اسرائیل در منطقه را هدف قرار دهد که شامل حملات راکتی، موشکی، پهپادی خواهد بود؛ به انضمام آنکه حزبالله لبنان در این راستا سعی میکند از حملات توپخانهای علیه اسرائیل هم استفاده کند. اما سناریوی دوم، عملیاتهای انفرادی از سوی هر یک از جریانهای مقاومت است تا اسرائیل گرفتار یک نوع جنگ فرسایشی بلندمدت و عمیقتر از گذشته شود. البته در این راستا موضع حزبالله لبنان هم بسیار مهم است و باید دید که پاسخ آنها در چه قالب و در چه سطحی علیه رژیم صهیونیستی انجام خواهد شد.
نکته آخر که نتانیاهو و به طور کلی اسرائیل به دنبال آن است تا اوضاع و احوال سیاسی و میدانی را در جنگ غزه به نفع خود تغییر دهد که طی ۱۰ ماه گذشته و با نگاهی به خروجی این اقدامات میتوان متوجه شد که هیچ اقدام مثبتی در این خصوص رخ نداده است؛ به صورتی که همین حالا اعداد و ارقام و تنشهای متعدد در حوزه میدانی و سیاسی نشان میدهد که هزینههای جنگ برای رژیم صهیونیستی بسیار بیشتر از منفعت و خروجی آن بوده است. این در حالیست که تحولات روزهای اخیر به صورت مشخص نشان داد که دیگر خبری از مذاکرات آتشبس نخواهد بود و حماس به انضمام سایر جریانهای مقاومت به این جمعبندی رسیدند که نتانیاهو هیچ عزمی برای این اقدام ندارد و فقط باید با زور اسلحه با او سخن گفت. به همین دلیل وضعیت فعلی به دلیل اعتراض خانواده اسرای اسرائیلی به ضرر وی تمام خواهد شد و در این میان پس از این تحولات، ممکن است که مسأله مدیریت غزه هم دستخوش تغییراتی به ضرر اسرائیل شود.
ثبت دیدگاه